علت نام گذاری گاوصندوق

حیوانات در تاریخ ( گاو و ریشه های تاریخی تقدس آن)

با صعود به قله گاو کشان در منطقه شاه کوه به دلا یل نام گذاری این قله اشاره می کنم که در گزارش قید نشده بود .حیوانات در تاریخ جایگاه ویژه ی دارند .در چند نوشته قبلی به چند مورد اشاره شد . معمولأ بعضی از حیوانات در تاریخ به علت فواید بسیاری که در زندگی اجداد ما داشته اند به تقدس رسیده اند .مقدس بودن گاو در فرهنگ آریایی و هندی نیز ریشه در همین امر دارد .هزاران سال پیش این حیوان مفید جان انسان اولیه را از مرگ و نیستی نجات داده بود .شیر این حیوان کودکان قبیله را سیر می کرد. پوست آن آنها را از سرما حفظ می کرد .گوشت آن به مصرف غذا می رسید .از روده آن برای ساخت کمان در سلاح خود استفاده می کردند .سُم آن به کار ساخت و ساز سلاح می آمد و سرانجام فضو لات حیوان به عنوان بهترین سوخت در زمستان کلبه های آنها را گرم می کرد .کدام حیوان تااین اندازه می تواند برای انسان مفید باشد .پس اگر برای انسان اولیه این حیوان به مرحله تقدس و پرستش رسیده ، بدون دلیل نبوده است!!!

هندیان برای تقدس گاو چند دلیل می آورند .آنها معتقدند روح انسان بعد از مرگ با توجه به اعمالش که انجام می دهد در جسم حیوانات ظاهر می شود پس نباید حیوانات را کشت .مقدس ترین حیوان گاو است .احترام به این حیوان سه منشاء دارد :
۱- ارواح نیکو کاران بعد از مرگ به جسم این حیوان حلول می کند .
۲- عالم بر روی شاخ گاو نر قرار دارد و در صورت ناراحتی این حیوان دنیا دچار زلزله می شود .این اعتقاد از هند به ایران نیز وارد شده است و در گذشته ایرانیان نیز اعتقاد چنین داشتند .البته این اعتقاد در روسیه قدیم نیز رایج بوده است .
۳- روزگاری که خداوند بر بندگان خود خشم گرفته بود و می خواست زمین را نابود کند گاواز درگاه باری تعالی درخواست عفو و بخشش نمود و خداوند به خواست این خیوان بندگان خود را بخشید و دنیا از خطر نابودی نجات پیدا کرد .
در ایران به هر چیز بزرگ گاو می گویند .پس این کلمه تنها به حیوان اطلا ق نمی شود .مثال : کلمه گاو خونی به معنی چاه بزرگ می باشد .در بعضی نقاط استان اصفهان آن را گاو خانه به معنی خانه بزرگ می گویند .گروهی آن را گور خونی می گویند و اعتقاد دارند که شکار چیان بسیاری در این منطقه در پی شکار گور خر از بین رفته اند .کلمه گاو صندوق نیز ریشه در گوهر شب چراغ دارد .در داستانها آمده است گاو مانند ( حیوانی شبیه به گاو دریایی ) هر شب بیرون می آید و گوهر تابان خود را که در شکم داشته است بیرون آورده و بر زمین نهاده و در روشنایی آن شروع به چریدن می کند و چون روز نزردیک می شود آن رادوباره در دهان نهاده و به درون آب می رود و این داستان هر شب تکرار می شود .مردم به کمین می نشینند و آن گوهر نایاب را که چون خورشید می درخشید در داخل گِل فرو می کنند و حیوان بیچاره هر چه دنبال آن می گردد آن را نمی یابد.حیوان ترسیده و به دریا باز می گرددو دیگر کسی آن را نمی بیند . حضرت مولانا می فرماید :
آن بلیس از متن طین کور و کر است
گاو کی داند که در گِل گوهر است
اشاره حضرت مولانا به این داستان و گم کرده انسان است که به دنبال آن است ولی آن رانمی یابد.در کاخ انوشیروان ساسانی در داخل آب گوهری بوده است که چون خورشید می درخشیده است .شاید این همان گوهر افسانه ی بوده باشد .سلطان ملکشاه چون قاصدی نزد سلطان ابراهیم از نوادگان محمود غزنوی می فرستد قاصد در مقابل سلطان چراغی می بیند که چون خورشیدمی درخشیده است (مثل نور افکن های امروزی ، حالا آن زمان چگونه به این نیرو دست یافته بودند خدا داند و بس )قاصد از سلطان می پرسد این چیست ؟ وسلطان می گوید : گوهر شب چراغ است .آنگاه دستور می دهد تکه ی از آن را با قاشق برداشته و به دست قاصد می دهد .قاصد از ترس سوختن دست ،دست خود را جلونمی آورد ولی سلطان آن رابه دست گرفته و می گوید به عنوان هدیه آن را برای پادشاهت ببر.

کلمه گاو صندوق نیز ریشه در این داستان دارد که مردم اشیا گرانبهای خود را چون گوهر شب تاب در داخل آن گذاشته تا به دست دزدان نیفتد و همان بلای که سر گاوبیچاره آمدسر مردم نیز نیاید .
عراقی می گوید:
زان یوسف گم شده به عالم در پیدا و نهان نشان نمی یابم
تا گوهر شب چراغ گم کردم ره بر در دوستان نمی یابم .
کلمه گاو گاهی نیز به گور خر و گاو میش نیز اطلاق می شود .شاید نام گذاری قله گاو کشان به کشته شدن گور خرهای این منطقه و یا گاو میش های این نواحی بوده باشد .

شما ممکن است این را هم بپسندید

یک پاسخ

پاسخ دهید